جمله های زیبا

گوگل : من صاحب همه چیم ویکی پدیا: من همه چیو می‌دونم فیسبوک : من همرو میشناسم اینترنت : من نباشم شما ها هیچین برق: زر اضافی نزنید !
نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392ساعت 14:58 توسط هانیه|
من تو را دوست دارم تو مرا دوست نداری باشد ولی من به “دوست” مشترک مان حسودی ام می شود . . .
نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392ساعت 16:55 توسط هانیه|
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392ساعت 16:54 توسط هانیه|
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد نمیبخشمت
نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392ساعت 16:47 توسط هانیه|
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود چه بیقرار بودی زودتر بروی از دلی که روزی بی اجازه وارد آن شده بودی… من سوگوار نبودنت نیستم !! من شرمسار این همه تحملم …
نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392ساعت 16:47 توسط هانیه|
خدایا میشنوی حرفهای مرا ، درک میکنی احساسات این قلب زخم خورده مرا ؟! چرا سکوت ؟ چگونه باید بشنوم پاسخت را در جواب این دل صبور ؟!
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:39 توسط هانیه|
خدایا نگاهی کن به عاشقان واقعی ، ببین حال آن ها را ، بگو که چه بر سر عشق آمده ؟! میخواهی فریاد بزنم تا بشنوی صدای مرا ؟ میخواهی با صدای بلند گریه کنم تا بشنوی درد این دل تنهای مرا ؟
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:34 توسط هانیه|
باز هم لحظه ی تلخ رفتنت فرا رسید از تمام بودنت، چند غزل به ما رسید باز من ماندم و عشقی که اسیرش هستم عشق من معجزه ای بود که از خدا رسید!
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:30 توسط هانیه|
کاش می شد چشم خود را بر حقایق باز کرد قفلِ غم را از تن سرد دقایق باز کرد یادِ آن لحظه که او یک دم کنار من نشست جمله ای گفت و گره از قلب عاشق باز کرد!
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:27 توسط هانیه|
خــــدایا درد دارم میفهمی؟؟؟ دردهایی که کابوس شبهام... و حقیقت روزهام شده... و حسرتی که به قلبم...ماند خـــــدایـــــــا دلتــنـگم میفهمی؟؟؟ دلتنگی برای کسی که... فرصت اندکی برای خواستنش برای داشتنش داشتم ... حق من نیست!!! که به آتش گناهی که... عشق در آن سهمی داشت "مرا" بسوزانند ... خواستم ... نشد ...
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:20 توسط هانیه|
تمام زندگیم را دلتنگی پر کرده است ... دلتنگی از کسی که دوستش داشتم... و ترکم کرد !!!
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:18 توسط هانیه|
غمگينم همانندِ مترسكي كه به كلاغ گفت ; هر چقدر دوست داري نوكم بزن ولي تنهايم مگذار
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:16 توسط هانیه|
بـه خـــــودم قــول میدهـــــم کــــه فــــــــراموشــــت کـــــــنم وقـــتی صـــبــح میشـــــــود تــو را کـه نـه … ولــــــی ! قــــــــولم را فـــــــرامـــوش میکـــــــنم
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:15 توسط هانیه|
غمگین ترین جای خاطره اونجاییه که کم کم احساس میکنی چهرش داره از یادت میره
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:15 توسط هانیه|
ساده بگم : دلم تنگِ کسی هست ... که دیگه نیست..... !!!
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:13 توسط هانیه|
سـختـه... بـه جـایی بـرسی کـه دیـگه نـه هیـچ اومـدنی آرومـت کنـه ، نـه هیـچ رفتـنی نابـودت...
نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392ساعت 10:13 توسط هانیه|

آخرين مطالب
» <-PostTitle->
Design By : MohammadDesign.IR